آفرین بر آفریننده دانا

 

إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ

 

«حرکت یک جانبه گرایانه، افراد پشت صحنه، میدان داری افرادی که نظریات و دیدگاه های اکثریت خبرنگاران و روزنامه نگاران را بر نمی تافتند، کاندیداهای محدود و بدون رقیب، تلاش برای جلوگیری از ثبت نام کاندیداهای رقیب، ناتوانی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان از اعمال مسئولیت نظارتی خود به عنوان ناظر برای برگزاری انتخابات سالم، تنش و عمیق تر شدن اختلافات بین اکثریت اعضای خانه مطبوعات از یکسو و از سوی دیگر اقلیت فرصت طلب و دلواپس که فقط برای انتخاب شدن خود برنامه ریزی کرده بودند و...»

از میان همه اعتراضات به انتخابات ششمین دوره خانه مطبوعات استان اردبیل، گزاره های بالا بیشترین بسامد را در میان افراد معترض داشت. ماه ها پیگیری اعتراض از طریق نهادهای دخیل و غیردخیل تاکنون نتیجه ای برای معترضان در پی نداشته است. برخی متولیان و مسئولان نیز بارها بر سلامت انتخابات بر اساس گزارش ها و دلایل مستدل تاکید کرده اند. خانه مطبوعات ششمین دوره خود را پشت سر می گذارد و مانند هر نهاد صنفی دیگر اعضای هیات مدیره با همراهی اعضای خود باید بتواند خدمات صنفی و آموزشی مناسب را ارائه کند.

داستان نهادهای صنفی و مردمی در کشور ما همواره با مشکلات متعددی مواجه بوده و عجیب آنکه در اکثر موارد، ضربه مهلک را نه از بیرون که از درون خورده است. به سخن دیگر می توان گفت ما هنوز نتوانسته ایم در امر صنفی خود، مشارکت منطقی و مبنایی داشته باشیم. بیشتر نهادهای مدنی چنین مشکلی را دارند. من فرض بر این می گیرم که انتخابات با مشکلاتی مواجه بوده و بخشی از اشکالات معترضان وارد بوده، که در دنیای امروز و در امر انسانی، چنین چیزی ممکن است و حتمن مشکلاتی نیز بوده! اما از سوی دیگر به این می اندیشم که چرا ما با دست خود بنیان صنفی خود را نابود می کنیم و در انحلال و تخریب نهاد و نمادهای خود عجله می کنیم؟ آیا ضرورت تعامل و حرکت به پیش این نیست که با همه مفارقت ها و اعتراض ها، تلاش کنیم همدلانه و بی حب و بغض راه های نزدیک تر شدن مواضع صنفی مان را بیابیم و ببینیم در کجاها اشتراک نظر داریم تا بتوانیم به اشتراک مساعی دست یابیم؟ به این می اندیشم که در پروسه اعتراض و نیز از سویی تحکم و قدرت طلبی، چه کسی و چه نهادی ضربه کاری خورده است؟! جز این است که خبرنگار و نهاد صنفی اش!

ما عادت به شنیدن نداریم. یا اگر چیزی را می شنویم تمام سخن را گوش نمی دهیم و هر جا که حرفی و سخنی ضد ما شد برمی آشوبیم. تعامل و اعتدال در منظر اخلاقی و درونی اش می توانست و می تواند ما را از درغلطیدن به حرکت در مسیرهای اشتباه برحذر دارد. اگر چنین نبود و همه خود را دانای کل می دانستند، که کار جهان به سامان نمی شد. ما به دست خود نباید خود را خفه کنیم. دوستان من، مگر این زخرفات دنیایی جز بند و وبال چیز دیگری است که بخواهیم دلدوز قدرت و صندلی و جای و جایگاه باشیم. بدا بر این جایگاه های دنیایی که چنین دو روی مان کند و عافیت امروزمان منتهی شود به غبن ابدی.

عزیزان مطبوعاتی؛ هم صنفان گرامی

من و شما و همه ما در این گیتی سپنج روزی زنده ایم و زندگی می کنیم و با انفاس قدسی حضرت حق؛ نفسی فرو می رود که ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات؛ و سر آخر راه به گورستان می بریم. در روزها و شب های زندگی دنیایی مان، چشم در چشم یکدیگر هستیم. ما همکاریم، هم صنف و انسان و خدا می فرماید انسان عجول است و شتاب در تصمیم و قضاوت کردن یکدیگر بسیار ناروا و سدی در برابر اعتدال و کسب اخلاق حسنه. آیا در عبور از دنیای فانی به دنیای باقی حرف قانع کننده ای داریم از برای سوال کنندگان نورانی که برهیم از عذاب و وا رهیم از دهشت برزخ هزاران هزار ساله؟ به حتم با صعه صدر و کسب فیوضات الهی در وادی اخلاق اسلامی خواهیم رست از وحشت گور.

آموخته ام که راه را با همرهان بروم، نه یکه تازی کنم نه یکه سواری، گرچه یقینیات خود را مومن باشم و عامل. آموزه هایم به من این ایمان را بخشیده که جز او پشتیبانی ندارم و جز حضرت دوست به کسی نه جان بازم و نه مال پیشکش کنم. آموخته ام قلم را مبرا دارم از وسوسه ابلیس و قلب را زلزله سخن چینان سالوس! پس به دشواری راهم باور دارم و به راستی و درستی سوگند می خورم در هر مسند انتخابی و صنفی باشم یا نباشم تا آنجا که در توان دارم در اعتلا و برکشیدن امور مطبوعاتی یار و همراه دوستانم باشم؛ دوستانی که مطبوعاتی می دانم شان چه مانند خودم اصلاح طلب باشند چه اصولگرا یا متعلق به تفکرات سیاسی دیگر. من به وجه مشترک مطبوعاتی بودن مان می بالم و امیدوارم راه را با هم برویم، در راهی که می پیماییم آرام و شمرده حرف بزنیم و اگر مرغ بریان توشه راه نبود، به نان و خورشتی ساده بسنده کنیم اما لبخند دوستی مان را نفرستیم به دیار غم و فریب و خیالات وهمانی؛ و شان مطبوعاتی و انسانی خودمان را فدای هواهای نفسانی و نازل نکنیم. امید که چنین باشد و تا خدا چه خواهد...

 مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد / نیت خیر مگردان که مبارک فالی ست

اعضای محترم هیات مدیره دوره ششم خانه مطبوعات استان اردبیل

همکاران مطبوعاتی

با احترام به یک یک آرای عزیزانی که موجب انتخاب اینجانب شدند و تشکر از دوستانی که در مسیر اعتلای مطبوعات استان از تلاش دوستانه دریغ نکردند و با علم به مشکلات فراروی خانواده بزرگ مطبوعات و امید و آرزوی حل و فصل تدریجی و بنیانی معضلات؛ بدینوسیله از عضویت در هیات مدیره خانه مطبوعات کناره می گیرم: با رضا به داده اش و دعا به کسب رضایت حضرت دوست. در پناه حق پایدار باشید و دلشاد. تا بعد

 محمد باقر نباتی مقدم/ بیست و سوم مرداد هزار و سیصد و نود و چهار خورشیدی